بخاطر 2 پرس کوبیده!!!!!!!!!!!!!
سلام عشق کوچولوی مامانخوبی گلم؟؟امروز یه عالمه بهمون خوش گذشت.............ظهر ساعت 2 بود هنوز ناهار درست نکرده بودم و باباهم مثل همیشه جمعه ها خونه هستش!!دلم کوبیده خواست به بابایی گفتم بریم باراجین گفت بالای کوهه باد میاد گفتم پس بریم ماشینو گاز بزن و بریم امامزاده اباذر(ع)......بعد اینکه ماشینو گاز زدیم بابایی گفت اونجا کوبیده هاش به درد نمیخوره همش آشغال گوشته تو این فکر بودیم که کجا بریم مامانی کوبیده بخوره یهو بابایی گفت نظرت چیه بریم شمال؟؟؟ منم که از خدا خواسته گفتم باشه بریم سریع اومدیم خونه و یخورده میوه برداشتم و چون ناهار نخورده بودیم و منم مطمئن بودم که تو راه گرسنه م میشه 2تا لقمه نون و پنیر و گردو درست کردم واسه ناهارمون و ساعت 3/5 بود که حرکت کردیم.......ساعت 5/5 تو راه بودیم و نزدیک امامزاده هاشم(ع) که به بابایی زنگ زدن و گفتن که امشب افسر نگهبانه و باید بره بابایی اعصابش یه عالمه خورد شد و گفت که تا ساعت10 میاد ماهم رفتیم امامزاده هاشم(ع) و کوبیده رو خوردیم و سریع برگشتیم.......ساعت 7 از امامزاده هاشم(ع) حرکت کردیم به سمت خونه!!!چون دیر شده بود دیگه تا رشت نرفتیم تا رسیدیم خونه ساعت 9/5 شده بود و بابایی هم سریع لباس عوض کرد و رفت و الان من و تو واسه اولین بار باهم تو خونه تنهاییم....خلاصه بخاطر 2 پرس کوبیده تا 25کیلومتریه رشت رفتیم و برگشتیم و توی راه برگشت هم 30 تومن جریمه شدیم درسته یهویی رفتیم و برگشتیم ولی خوش گذشت.....اولین سفر نصفه روزه ی سه نفرمون بود باباجونت که پایه س منم که همیشه پایه ی سفر یهویی ام انشاالله تو که اومدی باهم میشیم 3پایه
شب خوش گل نازم.....من برم بخوابم که فردا صبح ساعت 8 کلاس دارم!!!!!! بای بای